English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6832 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nuclear cell U پیل اتمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nuclear U مغزی
nuclear U هستهای
nuclear U اتمی
nuclear U مربوط به اتمی
non-nuclear U غیراتمی
non-nuclear U ناوابسته به اتم و نیروی اتمی
non-nuclear U نااتمی
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
nuclear size U اندازه هسته
nuclear reaction U واکنش هستهای
nuclear reaction U فرایند هستهای
nuclear warfare U میدان جنگ اتمی
nuclear radius U شعاع هسته
nuclear radiation U تشعشع هستهای
nuclear power U انرژی هستهای
nuclear strike U تک اتمی
nuclear strike U تک هستهای
nuclear structure U ساختار هستهای
nuclear warfare U جنگ اتمی
nuclear transformation U تبدیل هستهای
nuclear fusion U گداز هستهای
nuclear winter U زمستان اتمی
nuclear membrane U عضوهستهای
nuclear submarine U زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
nuclear whorl U پیچهستهای
nuclear-free U مکانیکهدرآناستفادهازسلاحوانرژیهستهایقدغنباشد
nuclear power U نیروی هستهای
nuclear pile U پیل هستهای
nuclear detector U اشکارساز هستهای
nuclear dud U بمب عمل نکرده اتمی
nuclear electricity U الکتریسیته هستهای
nuclear electron U الکترون هسته
nuclear energy U انرژی هستهای
nuclear engineering U تکنولوژی هستهای
nuclear technology U تکنولوژی هستهای
nuclear equipoise U گلوله اتمی ممنوعه
nuclear equipoise U گلوله اتمی که نبایستی مورداستفاده قرار گیرد
nuclear fission U انشقاق هستهای
nuclear fission U شکافت هستهای
nuclear corrosion U فرسایش هستهای
nuclear configuration U ترکیب هستهای
nuclear chemistry U شیمی هستهای
nuclear particle U هستک
nuclear parity U قدرت اتمی یکسان
nuclear parity U همطرازی اتمی
nuclear number U عدد هستهای
nuclear number U عدد جرمی
nuclear magneton U مگنتون هسته
nuclear fusion U همجوشی هستهای
nuclear fusion U گداخت هستهای
nuclear fusion U ذوب هستهای
nuclear forces U نیروهای هستهای
nuclear charge U بار هسته
nuclear reactor U واکنشگاه هستهای
nuclear reactors U واکنشگاه هستهای
nuclear reactors U پیل اتمی
nuclear family U خانواده هستهای
nuclear reactor U راکتور هستهای
nuclear reactors U راکتور هستهای
nuclear reactor U پیل اتمی
nuclear families U خانواده هستهای
nuclear power plant U تاسیسات انرژی هستهای
civil nuclear powers U کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
nuclear biological chemical U شیمیایی میکربی هستهای
nuclear binding energy U انرژی اتصال هستهای
nuclear fusion energy U انرژی ذوب هستهای
magnetic nuclear resonance U تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
civil nuclear powers U کشوردارای قدرت اتمی
nuclear magnetic resonance U تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
nuclear power production U تولید انرژی هستهای
nuclear power station U نیروگاه هستهای
effective nuclear charge U بار موثر هسته
nuclear power station U نیروگاه هسته ای
nuclear powered submarine U submarine nuclear
nuclear power plant U نیروگاه هسته ای
attack nuclear carrier U ناو هواپیمابر افندی هستهای
nuclear boiler room U اتاقکمولدبخارهستهای
production of electricity from nuclear energy U تولیدالکتریسیتهازانرژیهستهای
a declared [pronounced] opponent of nuclear power U مخالف آشکار [اعلام شده] انرژی هسته ای
cell U در یک سیستم ارسال داده مثل ATM بستههای داده با طول ثابت مثلاگ یک خانه در سیستم ATM شامل دادههای هشت تایی است
cell U سل
cell U خانه
cell U باطری
cell U در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
cell U تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
cell U محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
cell U المان
cell U جزء اصلی باطری
cell U پیل خانه باطری
cell U زندان انفرادی
cell U خانه جدول
cell U یاخته
cell U سلول
cell U حفره
cell U سلول یکنفری
cell U زندان تکی
cell U حجره
cell U در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
tr cell U کلید فرگیر
cell U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell U خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
cell U ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell U پیل
cell U پیل سلول
cell U فرف نمونه
cell U اتاقک
reference cell U پیل مرجع
photovoltaic cell U پیل نور- برقی مجاورتی
cell wall U دیوارهسلولی
cell membrane U میتوکندری
padded cell U اتاقک نرم پوشدار
Rod cell U یاخته استوانه ای [در چشم]
whiteblood cell U گویچه سفیدخون گلبول سفید
voltaic cell U پیل ولتا
voltaic cell U پیل ولتایی
unit cell U کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
unit cell U سلول واحد
honey cell U حفرهعسل
plant cell U سلولگیاهی
solar cell U سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
photovoltaic cell U سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
to cell phone U با تلفن همراه زنگ زدن
condemned cell U سلولزندان
cell-phone U تلفنهمراه
sealed cell U حفرهممهور
queen cell U حفرهملکه
pollen cell U شبکهگرده
unbalanced cell U سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
two cell accumulator U اکومولاتور دو سلولی اکومولاتور دوبل
transformer cell U سلول ترانسفورماتور
pilot cell U پیل راهنما
pigment cell U یاخته رنگی
photovoltaic cell U مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
photoemissive cell U لامپ نور- برقی
photoelectric cell U سلول فتوالکتریک
photoelectric cell U سلول فتوالکتریکی
photoelectric cell U فتوسل
photoconductive cell U سلول فوتورسانا
photoconductive cell U پیل نور- رسانایی
photo cell U سلول فتوالکتریک
plante cell U باتری پلانته
porous cell U پیل متخلخل
stractural cell U سلول ساختاری
storage cell U سلول انباره
storage cell U باتری
storage cell U پیل باتری
storage cell U یاخته انباره
standard cell U پیل استاندارد
selenium cell U سلول سلنیومی
sample cell U فرف نمونه
reference cell U پیل مبنا
primitive cell U سلول واحد ابتدایی
primary cell U پیل ساده
photo cell U پیل نور- برقی
daniel cell U پیل دانیل
cell reference U ارجاع سل
cell receptor U گیرنده سلولی
cell protection U حفافت سل
cell pointer U اشاره گر سل
cell format U قالب سل
cell format U فرمت سل
cell definition U تعریف سل
cell cover U درپوش باتری
cell body U جسم یاخته
cell assembly U مجتمع یاختهای
cell relay U روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
cell tester U ولت سنج باتری
cell tester U ازمایشگر باطری
current cell U سل کنونی
current cell U سل جاری
counter e.m.f. cell U پیلهای برق وارانی
concentration cell U پیل غلظتی
coductivity cell U پیل سنجش رسانندگی
circular cell U محفظه گرد
cham cell or of the e. U وزیر دارایی
cell vent U نفس کش پیل
cell tester U تسترباطری
cell animation U تحرک سلولی
cell address U نشانی سل
blood cell U گویچههای خونی
anchor cell U سل قفل
anchor cell U سل تثبیت
anchor cell U خانهای در برنامه صفحه گسترده که ابتدای مجموعه خانه ها را معرفی میکند
active cell U خانه کاری
active cell U سل فعال
active cell U سلول فعال
accumulator cell U سلول اکومولاتور
absorption cell U فرف جذب
solar cell U سلول خورشیدی
battery cell U پیل باتری
secondary cell U پیل باتری
cell connector U رابط پیل باتری
cell address آدرس سل
carbon cell U پیل کربنی
bunsen cell U پیل بونزن
body cell U یاخته غیر تناسلی
blank cell U سل خالی
binary cell U سلول دودویی
binary cell U یاخته دودویی
Recent search history Forum search
1Potential
0cell wall assembly
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com